فحش در لغت و اصطلاح
از لحاظ لغوی فحش به معنی شرارت، قباحت، زشتی، كراهت، كار بد، پلیدی، كار زشت، دشنام و ناسزا آمده است.1
و از لحاظ اصطلاحی یعنی به زبان آوردن كلمات زشت و ركیك كه موجب تحقیر و آزار و اذیت یا از بین رفتن آبروی انسانی بشود.2
بددهنی و هرزه گویی، و بیان كلمات ركیك، یكی از خصایص زشت افراد فاسد، عاجز، ناتوان و بی منطق است
. افراد سفیه بی خرد، در برخورد با مردم چون از منطق و كلام درستی برخوردار نیستند و از دادن جواب صحیح عاجز هستند، بی پروا دهان را باز می كنند و زبان خویش را حركت می دهند و با الفاظ ركیك، فحاشی می كنند. افراد جاهل و نادانی كه با كوچكترین بهانه خشمگین شده، به دور از شرم و حیا، فحش و دشنام می دهند. و آبروی دیگران را مورد هجوم قرار داده و از بین می برند.
اعضای یك خانواده، و افراد یك محله، و مردم یك جامعه از گزند زبان فحاشان در آسایش و آرامش نیستند
. زیرا به سبب كوچكترین برخوردی، مورد هجوم دشنامهای ایشان قرار می گیرند و اذیت و آزار می شوند. و به وسیلة الفاظ ركیك، حرمت و احترامشان در هم شكسته شده، به حریم شخصیت ایشان تجاوز می شود و آبرویشان از بین می رود. و این یك نوع تجاوز و ستمگری به شخصیت و حقوق افرادی است كه باید عزّت، آبرو و امنیت ایشان حفظ گردد.
كسانی كه پردة شرم و حیا می درند و بی پروا فحّاشی می كنند و آبروی انسانها را مورد تجاوز قرار می دهند باید بدانند با داشتن چنین اخلاق و صفت پلیدی، باطن و سیرتشان شیطانی است
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت
کدهای اختصاصی